امروز شنبه, 01 ارديبهشت 1403 - Sat 04 20 2024
سایت رسمی
دکتر سیدرضا صالحی امیری
آذربایجان سرِ ایران است
«رنگین کمان اقوام» یکی از زیباترین تعابیری است که برای توصیف جامعه ایرانی به لحاظ هویتی و تاریخی به کار رفته است. در ادوار مختلف تاریخی از جمله در دوره هخامنشیان بیش از هفتاد و دو ملت با هنجارها و ارزشهای متفاوت زیر چتر یک دولت زیست مسالمتآمیز داشتند. اقوام پنجگانه آذری، کرد، عرب، بلوچ و ترکمن همواره به عنوان یک فرصت تاریخی در تداوم حیات سیاسی و فرهنگ ملی محسوب میشوند و در این میان آذریها با بیش از سه هزار سال قدمت تاریخی در این سرزمین، بزرگترین، اصیلترین، اخلاقیترین و سازگارترین جامعه قومی در ایران به شمار میآیند. جایگاه آذریها در فرآیند تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در چند صد سال گذشته بهویژه از دوران صفویه به این سو، بی بدیل و اثربخشی آنان غیر قابل انکار است. به طوریکه برخی جامعهشناسان و مردمشناسان بر این عقیدهاند که به دلیل نقش پررنگ جامعه بزرگ آذری در تحولات ١٠٠سال اخیر و ایجاد بستر لازم برای بروز و ظهور دو انقلاب بزرگ قرن نوزده و بیست در ایران (مشروطه و انقلاب اسلامی) این جامعه فراتر از شاخصهای متداول قومی مانند اقلیت زبانی، جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی قرار گرفته و عملا در جامعه ملی ادغام شده است. شعار مشهور «آذربایجان اویاخدی، انقلابا دایاخدی» موید نقش فراقومی و ملی آذربایجان قهرمان است.
در تحلیل آسیبهای قومی که حوزه مطالعاتی و تز دکترای نگارنده بوده و پیش از این در قالب کتاب «منازعات قومی در ایران» منتشر شده، به عنوان نتیجه گیری، عدم توزیع عادلانه منزلت، ثروت و قدرت را مهمترین آسیبهای موجود میان اقوام و حاکمیت برشمردهام. از این منظر تحلیلی، آذریها به دلیل حضور پررنگ و دايمی در همه عرصههای قدرت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی فاقد آسیبهای سهگانه فوق هستند و این آسیبها مشمول جامعه آذری نمیشود و من نیز از همین منظر جامعه آذری را علاوه بر یک جامعه قومی، واجد مولفهها و ویژگیهای ملی میدانم. حضور آذریها در راس، میانه و بدنه قدرت ملی در ادوار تاریخی بهویژه پس از انقلاب اسلامی و نیز حضور پررنگ مفاخر فرهنگی، دینی و اجتماعی ایشان از علامه طباطبایی تا استاد شهریار بیانگر عمق و میزان اثربخشی این قوم در عرصه ملی است. در عرصه معنوی و معرفتی عشق و علاقه زایدالوصف آذری زبانها به ساحت اهل بیت و امام حسین(ع) و عزاداری محرم که زبانزد عام و خاص است، منبع بزرگ الهام بخش در تغذیه و تحول فرهنگی و معنوی کل جامعه است. به بیان دیگر تصویر معرفتی و حماسی قیام عاشورا در هیاتهاي مذهبی آذری بیشتر متجلی میشود.
از سوی دیگر معتقدم در ادبیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیازمند گفتمان مشترک، فراگیر و عقلانی در خصوص چگونگی مواجهه با جوامع قومی هستیم. به همین دلیل به کرات گفتهام که طنز و طنزپردازی به هیچ وجه مرادف تمسخر و تحقیر نیست. نمونه بارز طنز سالم را میتوان بازیهای ماندگار لورل و هاردی، زوج کمدین سینمای آمریکا در دهههای ٢٠تا ٥٠ میلادی دانست که نزدیک به نیم قرن با هنرنمایی و طنز خود برای جامعه آمریکا و فراتر از آن مردم دنیا نشاطآفرینی کردند، بدون اینکه هیچگاه اقلیتی را به سخره بگیرند. بنابراین همه برنامهسازان و دستاندرکاران ساخت در رادیو و تلویزیون و نیز صاحبان قلم و رسانه باید به این مهم واقف باشند که هر اقدام، حرکت یا بیانی که به تمسخر ارزشها، زبان وگویش، پوشش، هنجار، سنت و به طور کلی فرهنگ فلکلور بینجامد یا دستکم چنین حسی به مخاطب القا کند، اشتباهی بزرگ و غیرقابل اغماض است. پس ضروري است که آموزشهای لازم نسبت به پدیدهها و واقعیتهای قومی به مدیران اجرایی و مسوولان رسانه ملی و سایر رسانهها و نیز نویسندگان به عنوان یک ضرورت در اولویت برنامهریزان و سیاستگذاران مربوطه قرار گیرد. نقش نخبگان، نهادهای آموزشی مانند آموزش و پرورش وآموزش عالی و گروههای تاثیرگذار اجتماعی و مذهبی در انسجامبخشی و وحدتآفرینی غیرقابل انکار است.
سخن آخر اینکه فرهنگ، هویت، تمدن و ارزشهای ایرانی بدون فهم فرهنگ و ارزشهای آذری ناقص و ابتر است. به همین دلیل معتقدم تحقق انسجام ملی، سازگاری اجتماعی، همدلی و همنوایی در گرو همزیستی مسالمتآمیز و احترام متقابل به فرهنگها، نفی تبعیض و همگرایی درونی زیر چتر فرهنگ ملی ایرانی و اسلامی است و همه ما به این مهم واقفیم که در وهله نخست یک ایرانی هستیم و سپس به اقوام و خردهفرهنگها تعلق خاطر داریم. این نکته را هم نباید فراموش کنیم که دستاندرکاران برنامه تلویزیونی «فیتیله» با عذرخواهی از پیشگاه مردم نسبت به خطای سهوی خود مسوولیت اشتباهشان را پذیرفتهاند. این گروه طی سالها تلاش کردهاند تا خنده و نشاط را براي کودکان ما ارمغان بیاورند و اکنون محروم شدن کودکان از یک برنامه پرخاطره و محروم کردن عوامل این برنامه از ادامه کار خطایی دیگر است.
روزنامه اعتماد(1394/08/23)