.: فرهنگ ایران :.

تغییر به حالت دسکتاپ

سرمايه‌هاي دولت روحاني

كارآمدي هر نظام سياسي به عناصر و مولفه‌هاي متعددي وابسته است؛ عناصري كه به منزله سرمايه‌هاي بنيادين محسوب مي‌شوند. در واقع سرمايه‌ها به مثابه پشتوانه‌ها و بسترهاي اصلي توسعه هستند كه به‌صورت امانت در اختيار دولت‌ها قرار مي‌گيرند تا با استفاده از آنها، فرآيند تحول و توسعه ملي را طي كنند.

در يك صورت‌بندي كلي، سرمايه‌ها به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند: سرمايه‌هاي مادي و سرمايه‌هاي معنوي و غير مادي. وقتي به دارايي نظام سياسي اشاره مي‌شود عموما ذهن‌ها به سوي دارايي‌هاي مادي سوق مي‌يابد و هنگامي كه لفظ بيت‌المال شنيده مي‌شود معمولا در ذهن، ارز، ريال، سكه و طلا و مشابه آن متبادر مي‌شود. اين در حالي است كه سرمايه‌هاي غيرمادي داراي ارزش بالاتري نسبت به سرمايه مادي هستند؛ مانند مديريت كارآمد، اعتماد اجتماعي، رضايت سياسي مردم، اعتبار بين‌المللي، امنيت اجتماعي، نيروي انساني، اخلاق اجتماعي و نخبگان، قانون‌گرايي و قانون‌پذيري، شفافيت، انسجام ملي، همبستگي اجتماعي، ثبات سياسي، همدلي، همنوايي، همگرايي ملي و نظاير اينها.

سرمايه‌هاي مادي، شرط بقا و توسعه محسوب مي‌شوند، اما بستر اصلي توسعه، توليد و بازتوليد سرمايه غيرمادي خواهد بود. توليد و ارتقاي سرمايه‌هاي معنوي در حقيقت زيرساخت و ماهيت اصلي توسعه محسوب مي‌شود و بدون آن عملا توسعه نازا و ناقص خواهد بود.

حاكمان سياسي، دو وظيفه همزمان بر عهده دارند: حفظ و حراست و افزايش و ارتقاي همزمان سرمايه‌هاي مادي و معنوي. اكنون با اين تفكيك مي‌توان دولتمردان را در پاسداري از بيت‌المال (به هر دو معنا)، با يكديگر سنجيد و عملكرد آنها را با هم مقايسه كرد. مي‌توان جدولي ترسيم كرد و با شاخص‌هايي كمّي، هر يك از اين مولفه‌ها را با يكديگر مقايسه كرد كه در هر دوره‌اي از عمر دولت‌ها، كدام‌يك نسبت به حفظ و نگهباني از بيت‌المال كوشيده‌اند و كدام‌يك آن را هدر داده‌اند. مثلا اعتبار و منزلت بين‌المللي، توسط چه كساني افزايش يافته و با كدام رفتارهاي سياسي و توسط چه كساني كاهش يافته است.

نحوه سلوك و گفتار دولت يازدهم، در مجموع و به‌ويژه در موضوع پرونده هسته‌اي، با بازيگران بين‌المللي، بر سرمايه معنوي و سياسي نظام افزوده و سبب افزايش اعتبار ايران در صحنه بين‌المللي شده است. گفتمان بي‌منطقي كه در دوره قبل به آن دامن زده شد، باعث افول سرمايه سياسي و معنوي كشور در عرصه بين‌المللي شد، ولي دولت آقاي روحانی تلاش كرده تا تصوير عقلاني و اخلاقي ايران را به جهانيان منتقل كند.

تغيير نگرش دولت‌ها و افكار عمومي ملت‌ها نسبت به دولت و ملت ايران نه تنها به افزايش وجهه و جايگاه ايران در عرصه بين‌المللي كمك شاياني مي‌كند، بلكه بي‌شك باعث افزايش سطح سرمايه معنوي در داخل خواهد شد.

طولاني‌شدن مناقشات بين‌المللي، آثار مخربي بر سرنوشت يك ملت دارد و از همه مهم‌تر آن است كه زمان و فرصت رشد و توسعه را زايل مي‌كند. زمان، بزرگ‌ترين سرمايه بي‌بديل فردي و اجتماعي است كه وقتي از دست مي‌رود هيچ جايگزيني ندارد. در هشت سال گذشته، مشاجرات داخلي يا خارجي، هزينه‌هاي بالايي را بر دولت و ملت تحميل كرد. در اين ميان، «زمان» به منزله بيت‌المال از دست رفت. «زمان» اين سرمايه تجديدناپذير، سرنوشت يك ملت را رقم مي‌زند. ضرورت و اهميت توجه به زمان ما را به اين نكته رهنمون مي‌سازد كه اين مولفه را به مثابه معياري براي داوري درباره عملكرد دولت‌ها محسوب كنيم و نسبت به آن حساسيت بيشتري داشته باشيم.

دولت دكتر روحاني، با تمهيدات سياسي و انتخاب كنشي خردمندانه و رويكرد اعتدالي توانست با استفاده حداكثري از عنصر زمان، منزلت سياسي ايران را نزد ملت‌ها افزايش دهد و با تحرك عقلاني در صحنه بين‌المللي، يكي از مناقشات ديرپاي نظام را پاي ميز مذاكره حل و فصل كند. از اين رو، دولت تدبير و اميد با استفاده هم‌زمان از دو سرمايه ملي (مادي و معنوي) و به‌ويژه استفاده حداكثري از «زمان» توانست منزلت بين‌المللي ايران را ارتقا بخشد و در عرصه داخلي، كارآمدي، ثبات، آرامش، اميد و نشاط را تقويت و در عرصه بين‌المللي ضمن تامين حقوق ملت و خطوط قرمز رهبري، تصور جهانيان نسبت به ملت بزرگ ايران را اصلاح كند.

(روزنامه اعتماد-94/6/21)

1388 - 1392 © تمامی حقـوق این سـایت متعلق به دکتر صالحی امیری می باشد .

بالا نسخه رومیزی